معنی لوله پیچ در لغت نامه دهخدا

هر قماشی که آن را چون مکتوب پیچند، چنانکه دارائی و اطلس و ساطن. (غیاث) :، طغرا نگشت دست فروش دیار عشق، تا لوله پیچ داغ نبرد از دکان ما.، ملاطغرا

معنی لوله پیچ در فرهنگ لغت هوشیار

هر قماشی که آنرا مانند مکتوب پیچند (چنانکه دارایی اطلس ساتن)

لغت نامه دهخدا

فرهنگ لغت هوشیار

(لَ / لُو چَ / چِ چَ)

دهن کجی

(لو لَ / لِ)

به شکل لوله. استوانه ای، قسمی قفل، قسمی پیوند درختان

(سِ تَ شُ دَ)

چیزی را سخت و سفت و گرد بستن بشکل گلوله: چادرشب را گلوله پیچ کرد

دهن کجی

لقمه دهنده، محسن احسان کننده، کسی که نوال و عطای بسیار باو داده شود: ای عقل نواله پیچ خوانت جان بنده نویس آستانت. (نظامی. گنجینه گنجوی. ص 159)

بشکل لوله استوانه یی، نوعی قفل بشکل استوانه، نوعی پیوند درختان

لقمه دهنده، احسان کننده

اشاراتی که بین دو نفر برای تکذیب حرف شخص ثالث با لب و حرکات

از فنون کشتی محلیکشتی گیر به نیت لنگ پیج engeich طرف مقابل را